40 صبح زندگی دیبای ما گذشت
دیبای ما ٤٠ روز هست که به این دنیا لبخند می زنه هر روز با هر لبخندت من و بابا بیشتر شیفته ات می شیم دیبای من سخت ترین لحظه هام دوری از تو و رفتن سر کار هست . نمی دونی عزیزم که چقدر دل نگرانم وقتی می رم سر کلاس اصلا حواسم به چیزایی که درس می دم نیست. دانشجو هام خیلی خوبن همشون درکم می کنن حسابی همکاری می کنن که زود کلاس رو تمام کنم و برگردم با جابجایی ساعت ها مخالفت نمی کنن اما بازم سخته خیلی سخته ....بگذریم
این عکسو باباشی گرفته از ناناشی قربونه دستات بشم دخترم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی