دیبادیبا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

دیبا، دختر ناز مامان و بابا

چهار ماهگی دیبا

1392/11/1 22:25
نویسنده : مادر و پدر
1,107 بازدید
اشتراک گذاری

دختر عسل من, عشق و امید زندگی بابا و مامان دیروز 4 ماهگیت به پایان رسید.مباااااااااارکت باشه گلم. دیروز با باباشی رفتیم پیش عمو سعید و واکسنت رو زدیم. خدا رو شکر این بار زیاد برای واکسنت زیاد درد نکشیدی و همه چکاپ هاتم عالی بودن ماشالا...وزنت: 8.00kg قدت:65cm دور سرت:43cm ماشالات باشه عروسکم. خدا رو شکر با وجود اینکه شیر خشک رو نمی خوردی اما وزن کم نکردی.لبخند.توی راه برگشتن سرتو روی شونه هام گذاشتی و مثل فرشته ها خواب بودی.به باباشی گفتم ببین مثل فرشته ها خوابیده..باباشی هم در جواب من گفت: اخه یه فرشته است دیگه... چرا می گی مثل فرشته ها ؟!ابرو خلاصه حسابی کنفم کردین 2تایی.دل شکسته

تا یادم نرفته اینو بگم که جدیدن  شبا رو زود نمی خوابی و حسابی بازیگوش شدی . پریشب تا 4 بیدار بودی و حسابی بازی می کردی. هر چی برات لالایی خوندم . توی گهوارت گذاشتم. بابایی برات 3 تار زد فقط دست و پا می زدی و می خندیدینیشخند و خسته هم نمی شدی. اما در عوض تا 11 صبح می خوابی.این هم ویژگی جدید شماست توی ماه جدید زندگیت. خدا بهمون رحم کنهنیشخند

این هم چند تا عکس از نفسم در آخرین روز 4 ماهگیش . . .

قربون خنده هات بشم عزیزم

عروسکی که بابایی خریده و با دیدنش قهقه زدی  و با اون دستای نازت سعی می کنی بگیریش.

ساعت 4 صبح چشات پر از خواب، ولی حاضر نبودی بخوابی..

من نمی دونم اخه اون دستات چه مزه ایی هستن که اونقدر با اشتها و ملچ ملوچ می خوریشونسوالزبان

اینحا هم داری واسه ی بابایی دلبری می کنی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان روشا
2 بهمن 92 0:47
واااای عسل قشنگ مامانی اسپند دود کن واسه عروسکمون
مادر و پدر
پاسخ
لطف داری عزیزم
Khaleh Sara
2 بهمن 92 7:01
In Fereshteh ro negah kon che khande haee mire vase baba o mamnesh, fadat sham khaleh, miboosamet azizam
مادر و پدر
پاسخ
مرسی عزیزم من هم می بوسمت . بوووووووووووووووس خاله مهربون
سارا مامان اهورا
2 بهمن 92 9:09
ای جون دلم قربون این دختر ناز برم من خدا حفظش کنه براتون
سارا مامان اهورا
2 بهمن 92 9:10
عزیزم ورودت به 5 ماهگی مبارک باشه ایشالا همیشه سلامت و خوشحال بشی گلم
مادر و پدر
پاسخ
فدای دوست خووووووووووبم
مامان نازدونه ها
2 بهمن 92 10:59
ماشالله به فرشته كوچولوي خونه تون اون لپاي تپل وخوردنيشو ميبوسم
مادر و پدر
پاسخ
مرسی عزیزم
مامان فرخنده
5 بهمن 92 8:17
قربون ديبا ناز برم خوشمل خاله قربون دست كپلت عسلي ماماني از طرف من ببوسش يادت نرهاااااااااااااااااااااااااا با افتخار شمارو لينك كردم عزيزم
مادر و پدر
پاسخ
مرسی عزیزم..لطف داری . شما هم لینک شدین
مامان یسنا
5 بهمن 92 9:17
مبارکت باشه خوشگلم. ایشاله 120 ساله که نه....همیشه زنده باشی خدارو شکر که درد نداشت مامانی واسش اسپند دود کن یسنای منم اوایل همینطوری بود . 12 شب تازه سرشبمون بود. اما از اون ور صبحا تا 10-11 میخوابید. البته الانم دست کمی از اون موقع هاش نداره
مادر و پدر
پاسخ
اوه اوه واقعا سخته درک می کنمنکنه دیبا هم همین جور باشه تا اخرش ...چه میشه کرد