دیبادیبا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

دیبا، دختر ناز مامان و بابا

دیبا و سرما خوردگی

1392/10/10 23:09
نویسنده : مادر و پدر
1,413 بازدید
اشتراک گذاری

گل زیبای ما، دختر معصوم و عزیزم امروز که از خواب بیدار شدی احساس کردم صدات موقع گریه عوض شده سریع به بابایی گفتم انگار حالت سرما داره، که یهو سرفه کردی و هرچی شیر خورده بودی را برگردوندی، اونقدر ترسیدم که فکرشو هم نمیتونی کنی دخترکم. همون موقع زنگ زدیم به عمو سعید من گفت ساعت 2 بیمارستان هست، ما هم رفتیم اونجا ویزیت که شدی گفت : سینه و گوشت عفونت نداره و انتی بیوتیک نمی خوای اما بینیت کیپ هست  و قطره و شربت داد که دارم بهت می دم. توی این روزا که خوب شیر نمی خوردی این سرما خوردگی هم شده دردسر . عزیزم برات دعا می کنم که زود زود خوب بشی نمی دونی چقدر سخته دیدن تو که در این شرایط هستی. خودم رو مقصر می دونم اخه دیشب قبل از خواب حمومت دادیم، البته من اصرار داشتم عصر حمومت بدیم اما بابایی گفت نه بزار شب که راحت بخوابه...ولی خیلی گرم گرفتیمت عزیزم نمی دونم چرا سرماخوردی گل ناز من. دعای ما همیشه  سر تو هست عزیزم.خیلی دوست داریم عزیزمماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (14)

سارا مامان اهورا
11 دی 92 9:30
انشاالله که زود خوب بشه من و اهورا که دیگه کلافه شدیم با این سرماخوردگی
مادر و پدر
پاسخ
مرسی ایشالا شما و اهورا جان هم زود خوب بشین
ff
11 دی 92 12:05
elahiiiii,ishala zod khob beshe
مادر و پدر
پاسخ
مرسی فافا جون
مامان هستی کوچولو
11 دی 92 22:13
عزززیزممم الهی ایشالا زودی خوب بشه این دختر نازتتتتون
مادر و پدر
پاسخ
مرسی عزیزم لطف داری
Khale Sara
12 دی 92 11:36
Diba koochooloo nabinim marizi khale * ishallah zoodi khoob shi fereshteye mehraboonam
مادر و پدر
پاسخ
مرسی خاله سارای عزیزم هزارتا دوست دارم
ندا مامان ویانا
12 دی 92 16:19
عزیزم ایشالا زود زود خوب بشه دخمل نازمون
مادر و پدر
پاسخ
مرسی عزیزم
اعظم مامان زهرا
13 دی 92 22:41
خاله جون انشاالله زود زود خوبی شی عزیزم. ممنون مامانی از دلگرمی هات مواظب دخملی باش
مادر و پدر
پاسخ
مرسی عزیزم، شما هم مواظب زهرا خانوم گل باش
سارا مامان اهورا
14 دی 92 15:33
عزیزم ممنون از اینکه حالمون رو پرسیدی دیبا جون چطوره؟بهتر شده؟
مادر و پدر
پاسخ
مرسی عزیزم بهتره خدا رو شکر اما هنوز توی اعتصاب شیر خشک هست و منم مجبور شدم توی خونه بمونم و سرکار نرم
سارا مامان اهورا
14 دی 92 21:49
پس چی میخوره؟شیر خشکشو تغییر دادی؟
مادر و پدر
پاسخ
شیر خودم رو میخوره به خاطر همین هم خونه نشین شدم و نمی رم سرکار. کلا با شیشه و شیر خشک هر نوعی سر ناسازگاری داره
یسنا
15 دی 92 18:45
دیبا جونم زودی خوب شو آخه آخر این هفته میخوایم بیایم خونتون باهات بازی کنم
مادر و پدر
پاسخ
مرسی یسنا جونم منتظرتم دوست جونیم
سارا مامان اهورا
15 دی 92 20:40
ای شیطون خوب دخترمون باهوشه میدونه هیچی شیر مادر نمیشه واسه همین دیگه شیر خشک نمیخوره
سارا مامان اهورا
15 دی 92 20:42
راستی عزیزم مگه مرخصی زایمان نداری؟چرا میری سرکار؟
مادر و پدر
پاسخ
اشتباه کردم. من کارم تدریس هست. چون پایان مرخصیم میشد وسط ترم تا یکسال باید کار اداری بجای تدریس بر می داشتم به هم خاطر مر خصی نگرفتم. توی ترم مشکل نداشتم راحت شیر خشک رو می خورد الان این طور شده. نمی دونم ترم بهمن رو چیکار کنم
مامان یسنا
19 دی 92 8:50
عزیییییزم بیشتر مواظبش باش مامانی ما هم خیلی دوسش داریم
مادر و پدر
پاسخ
فدات شم چشم ما هم یسنا رو خیلی دوست داریم. ببوسش به جام
مامان هلیا
21 دی 92 9:49
انشالله زودی خوب میشه. بوس بوس خودت ا مقصر ندون مگه نه اینکه دیبا پاره تنته. قوی باش تا اونم قوی بشه
مادر و پدر
پاسخ
مرسی ممنون از دلداریت عزیزم
مامان یسنا
23 دی 92 7:59
خصوصی گلم